یادگیری معکوس در آموزش هنر؛ رویکردی نوین در ارتقای خودآموزی و رشد فردی
کد مقاله : 1196-3RDARTCONF
نویسندگان
مرتضی عطایی *1، علی اصغر یزدان بخش2
1فرهنگی رسمی
2استاد دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید بهشتی، مشهد، ایران
چکیده مقاله
در جهان متغیر و پویای امروز، توانایی یادگیری مستقل و توسعه مهارت‌های فردی به‌عنوان شاخص‌های اصلی موفقیت فردی و اجتماعی شناخته می‌شوند. از این‌رو، بازنگری در الگوهای سنتی آموزش امری ضروری به نظر می‌رسد و نظام‌های آموزشی نیازمند به‌کارگیری رویکردهایی نوین هستند تا بتوانند در مواجهه با تحول دیجیتال و پیچیدگی‌های زندگی اجتماعی عصر حاضر، زمینه‌ساز رشد مهارت‌های خودآموزی، خودتنظیمی و یادگیری مادام‌العمر باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر بهره‌گیری از مدل یادگیری معکوس در تقویت مهارت‌های فردی و خودآموزی دانش‌آموزان در آموزش درس هنر انجام گرفته است. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش تحلیل محتوا، به بررسی مبانی نظری، پیشینه پژوهش‌ها و تجارب جهانی در حوزه یادگیری معکوس می‌پردازد. یافته‌ها نشان می‌دهند که مدل یادگیری معکوس، با تغییر نقش معلم از انتقال‌دهنده صرف دانش به تسهیل‌گر فرایند یادگیری، موجب افزایش مشارکت فعال یادگیرندگان، ارتقای مسئولیت‌پذیری، رشد خلاقیت و بهبود مهارت‌های خودتنظیمی در دانش‌آموزان می‌گردد. به تعبیر دیگر زمینه را برای یادگیری فعال، مسئولانه و خلاقانه فراهم می‌سازد. در بستر آموزش هنر، که خود ماهیتی خلاق، انعطاف‌پذیر و یادگیرنده‌محور دارد، این مدل می‌تواند به عنوان رویکردی نوین در پرورش توانمندی‌های فردی، به‌ویژه خودآموزی، تفکر انتقادی، خودنظم‌بخشی و مسئولیت‌پذیری ایفای نقش نماید. در پایان، ضمن تأکید بر ظرفیت‌های بالقوه مدل یادگیری معکوس در تحول نظام آموزشی، راهکارهایی برای معلمان، برنامه‌ریزان درسی و سیاست‌گذاران آموزشی در راستای بهره‌گیری موثر از مدل مذکور ارائه می‌گردد.
کلیدواژه ها
یادگیری معکوس، خودآموزی، مهارت‌های فردی، آموزش هنر، یادگیری فعال.
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی