ارتباط آموزش هنر در مقطع متوسطه اول با هوش دیداری-فضایی گاردنر در فرآیند یادگیری
کد مقاله : 1119-3RDARTCONF (R3)
نویسندگان
محمدعلی اکبری شعرباف *، محمدحسین رحمانی کوهبنانی، سیدعلی منصوری مقدم، فرزاد عنقا
آموزش و پرورش
چکیده مقاله
این مقاله به بررسی ارتباط آموزش هنر در مقطع متوسطه اول با هوش دیداری-فضایی گاردنر در فرآیند یادگیری دانش‌آموزان پرداخته است. نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر نقش مهمی در درک پیچیدگی‌های هوش انسانی ایفا کرده است. یکی از این هوش‌ها، هوش فضایی است که هنر، به‌عنوان یک فعالیت چندوجهی، پتانسیل قابل‌توجهی برای تقویت هوش فضایی دارد. مطالعات پیشین نشان داده که استفاده از روش‌های دیداری و هنری در آموزش می‌تواند تأثیر مثبتی بر درک مفاهیم پیچیده، به‌ویژه در دروس نظری داشته باشد. بااین‌حال، پژوهش‌های محدودی به بررسی دقیق تأثیر آموزش هنر بر این هوش در مقطع متوسطه اول پرداخته‌اند. این تحقیق با توجه به نظریه هوش‌های چندگانه گاردنر و تأکید آن بر اهمیت هوش دیداری-فضایی، به بررسی تأثیر آموزش هنر در تقویت این هوش و اثر آن بر یادگیری دروس ریاضی، علوم تجربی و مطالعات اجتماعی می‌پردازد و به دنبال شناسایی اینست که تاثیر این هوش بر یادگیری و دروس نظری چیست؟، عوامل موثر و چالشهای رشد این هوش کدام است؟ و چالشهای پیش روی رشد آن چیست؟ ضرورت این تحقیق آنست که بتوانیم اهمیت درس هنر را برجسته کرده و تأثیر آن را در روند یادگیری سایر دروس نشان دهیم. در این پژوهش از روش‌ کمی و کیفی (آمیخته) با مصاحبه ،پرسشنامه و مرور کتابخانه ای استفاده شده است. نتایج آماری نشان می‌دهد که بیش از 90٪ از معلمان و دانش‌آموزان بر نقش هنر در یادگیری سایر دروس تأکید دارند. همچنین، یافته‌ها نشان می‌دهد که استفاده از روش‌های هنری و دیداری در تدریس، به‌ویژه در مفاهیم هندسی، علوم تجربی و مطالعات اجتماعی، موجب تسهیل فرآیند یادگیری و ارتقای درک دانش‌آموزانی با هوش دیداری-فضایی بالا می‌شود. در نهایت، این تحقیق نتیجه میگیرد که هنر می‌تواند به‌عنوان ابزاری مؤثر در تقویت هوش دیداری-فضایی و بهبود نتایج یادگیری در مقطع متوسطه اول عمل کند.
کلیدواژه ها
آموزش هنر ، روش‌های تدریس بصری ، گاردنر ، متوسطه اول ، هوش دیداری-فضایی ، یادگیری
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر