مبانی نظری نماد سازی و تصویرپردازی هنری در فلسفه صدرایی
کد مقاله : 1116-3RDARTCONF (R1)
نویسندگان
غلامرضا ابراهیمی مقدم *
عضو هیات علمی گروه اموزش معارف اسلامی
چکیده مقاله
هنر یکی از ابعاد ادراکی و کنشگری انسان در ارتباط با محیط زندگی است. آثار هنری برخاسته از نگرش‌ها، دیدگاهها، دغدغه‌ها و دلمشغولی‌های هنرمند است هر اثر هنری حکایت از یک مسئله ذهنی و فکری هنرمند دارد اثار هنری در مقیاس اجتماعی و تمدنی هم همین ویژگی را دارند یعنی از نوع نگرش‌ها و دغدغه‌های جامعه حکایت می‌کنند بر این اساس، هنر در هر جایی که فرود آید پیامی با خود دارد معنایی که در هر اثر هنری وجود دارد نمی‌تواند بدون ابتنا بر یک نگرش متافیزیکی شکل بگیرد. اکنون سوال این است که هنر اسلامی دارای مبانی نظری و فلسفی مشخصی است؟ هنر در فرهنگ و تمدن اسلامی گر چه دلالت و حکایت فلسفی دارد اما این بازنمایی و پیام رسانی در چارچوب فلسفی مشخص تدوین و تعریف نشده است یعنی هنرمندان بر اساس تعالیم اسلام و تأملات عقلانی و عرفانی دانشمندان مسلمان به تصویر پردازی و نمادسازی پرداخته‌اند. در حالی که این مبانی بطور مشخص تدوین نشده است تا به عنوان محتوا با فرم‌های هنری پیوند منسجم و سازمان یافته، برقرار نماید. این جستار به روش توصیفی تحلیلی با بررسی منابع فلسفه اسلامی به ویژه حکمت صدرایی به تبیین برخی از مباحث فلسفی پرداخته است که امکان بنیان نهادن و مبنای نظری قرار دادن آنها برای نمادسازی و تصویر پردازی هنری وجود دارد. نگارنده ماهیت هنر را با ماهیت نمادسازی در آمیخته و آن دو را جدای از یکدیگر نمی‌داند از این رو سعی نموده تا با تبیین و تحلیل برخی موضوعات فلسفی بتواند برای هنر اسلامی مبانی نظری پردازش نماد و القاء پیام و حکایت معنایی وراء ظواهر پدیده‌ها را ارائه نماید. نتایج پژوهش گویای وجود عناصر قدرتمند فکری و فلسفی در فلسفه اسلامی جهت بنیان گذاری فلسفه هنر در اندیشه اسلامی است. یافته‌های پژوهش بر وجود چالش‌های متعدد در تکوین و تدوین مبانی فلسفی هنر در اندیشه اسلامی دارد.
کلیدواژه ها
حکمت صدرایی، فلسفه اسلامی، مبانی نظری هنر، هنر اسلامی، نمادسازی.
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر