جهانهای موازی؛ راهکاری نوین در پرورش خلاقیت و بداههپردازی در آموزش هنرهای نمایشی |
کد مقاله : 1096-3RDARTCONF (R1) |
نویسندگان |
مرتضی عطایی * فرهنگی رسمی |
چکیده مقاله |
در حوزه آموزش هنرهای نمایشی، تقویت خلاقیت و بداههپردازی از اهداف کلیدی به شمار میرود. این مقاله به بررسی تاثیر استفاده از ایده جهانهای موازی به عنوان یک راهکار آموزشی در هنرهای نمایشی میپردازد. با توجه به اهمیت پرورش خلاقیت در نظام آموزشی، و همچنین پیچیدگیهای دنیای معاصر و نیاز به نوآوری در فرآیندهای آموزشی، این مطالعه با هدف ارائه روشی نوین در آموزش هنرهای نمایشی انجام شده است. ایده جهانهای موازی، با فراهم آوردن فضاهایی خیالی و نامحدود، به فراگیران امکان میدهد که به شکلی آزادانهتر به تفکر پرداخته و از چارچوبهای ذهنی کلیشهای و مرسوم عبور کرده و با نگاهی وسیعتر با مفاهیم هنری روبرو شوند. این روش آموزشی با تشویق به تفکر چندجانبه و خلق سناریوهای غیرمتعارف و با ایجاد فضایی برای تخیل و کشف موقعیتهای جدید، فراگیران را تشویق میکند تا مرزهای تفکر خود را گسترش داده و از این طریق زمینهای جهت پرورش تواناییهای خلاقانه و مهارتهای بداههپردازی فراهم میآورد. روش تحقیق پیشرو کیفی و به صورت توصیفی-تحلیلی بوده و از مطالعات کتابخانهای برای گردآوری دادهها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشاندهنده پتانسیل بالای جهانهای موازی به عنوان یک روش خلاقانه در آموزش هنرهای نمایشی است بهطوریکه بهرهگیری از ایده مذکور میتواند بهعنوان یک استراتژی مؤثر در ارتقاء کیفیت آموزش و تقویت مهارتهای خلاقانه در فراگیران عمل نماید. یافتههای تحقیق نشان میدهد که استفاده از مفهوم جهانهای موازی در تمرینات نمایشی میتواند در تقویت تفکر واگرا، افزایش انعطافپذیری ذهنی و بهبود مهارتهای بداههپردازی فراگیران تاثیرگذار باشد. نتایج این مطالعه میتواند به معلمان و برنامهریزان آموزشی در طراحی روشهای مؤثرتر برای پرورش خلاقیت در آموزش هنرهای نمایشی یاری رساند. |
کلیدواژه ها |
جهانهای موازی، خلاقیت، بداههپردازی، هنرهای نمایشی، آموزش هنر |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارسال فایل های ارائه پوستر |