مبانی دینی،فلسفی،اجتماعی و روانشناسی در آموزش هنر
کد مقاله : 1090-3RDARTCONF (R1)
نویسندگان
راحله کرد *
دانشجوی دانشگاه فرهنگیان
چکیده مقاله
این تحقیق به بررسی مبانی دینی، فلسفی، اجتماعی و روانشناسی در آموزش هنر پرداخته و تلاش دارد تا تاثیر این مبانی را در بهبود فرآیند آموزش هنر بررسی کند. هدف اصلی تحقیق شناخت تأثیرات مختلف این مبانی بر روش‌ها و شیوه‌های تدریس هنر و همچنین فهم تأثیرات آن‌ها بر دانش‌آموزان است. این تحقیق به‌صورت کیفی و توصیفی با استفاده از منابع معتبر کتابخانه‌ای و جستجو در پایگاه‌های علمی معتبر مانند سیویلیکا، SID، نورمگز و گوگل اسکولار انجام شده است. یافته‌ها نشان می‌دهند که هنر در ادیان توحیدی به‌ویژه در اسلام، مسیحیت و یهودیت به‌عنوان یک وسیله تربیتی و معنوی شناخته شده است که در کنار زیبایی‌شناسی، نقش اخلاقی و معنوی آن نیز مورد تأکید قرار دارد. در عرصه فلسفه، نگاه‌های مختلف به هنر از جمله افلاطونی، ارسطویی و کانتی تأثیر بسزایی بر آموزش هنر داشته و موجب توسعه تفکر انتقادی و زیباشناسی در دانش‌آموزان می‌شود. همچنین، هنر در بستر اجتماعی به‌عنوان ابزاری برای تقویت هویت اجتماعی، فرهنگی و عدالت آموزشی مطرح می‌شود. از جنبه روان‌شناختی نیز، هنر تأثیر زیادی بر رشد هیجانی و شناختی دانش‌آموزان دارد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که برای بهبود آموزش هنر، لازم است که به جنبه‌های دینی، فلسفی، اجتماعی و روان‌شناختی به‌طور یکپارچه پرداخته شود.
کلیدواژه ها
آموزش هنر، مبانی دینی، فلسفه هنر، روان‌شناسی هنر
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی