شناخت ترجیحات محیطی دانشجومعلمان رشته هنر به روش ساختار ذهنی محدوده مورد مطالعه(پردیس شهیدهاشمی‌نژاد مشهد)
کد مقاله : 1068-3RDARTCONF
نویسندگان
الهه شجاعی *
کارشناس گروه های آموزشی پردیس شهید هاشمی نژاد مشهد (کارمند اداری)
چکیده مقاله
چکیده
در پژوهش حاضر مسئله شناخت ترجیحات محیطی دانشجومعلمان رشته آموزش هنر دارای اهمیت می باشد چرا که به نظر می رسد معلمان درس هنر ارتباط بیشتری با محرک های بصری به دلیل نوع نگاه خلاق و هنرمندانه برقرار می کنند بنابراین هدف این است که در محیط آموزشی به مولفه هایی که در ارتقا کیفیت فضایی محیط‌های آموزشی نقش بسزایی دارند دست یافت و ارتقا کیفیت فضایی محیط سبب تعامل بیشتر افراد و افزایش حس دعوت کنندگی در آنان می گردد و در پرورش روحیه هنرمندانه و متعهد نقش آشکار دارد. بدین جهت از روش ساختار ذهنی به منظور شناخت این ترجیحات استفاده نموده‌ایم چرا که می‌تواند ما را در شناخت فضای ذهنی افراد نسبت به محرک‌های بصری موجود در یک فضا یاری رساند، و پاسخ این سوال باشد که ساختار ذهنی دانشجومعلمان رشته هنر نسبت به محرک‌های بصری شناخته شده در یک محیط آموزشی چگونه است. بنابراین 5 محرک بصری که 1 محرک اقامتی (سراها) و 4 محرک آموزشی (کارگاه‌ها) می‌باشد از مجموعه پردیس شهیدهاشمی نژاد مشهد انتخاب و 18 صفت بارز و شناخته شده برای این محرک‌ها در نظر گرفته شد. در پایان صفت های نامانوس حذف و به صفت های مانوس و شناخته شده به منظور تقویت این صفات دست یافته ایم. این شناخت به ما کمک می کند تا در ارتقا کمی و کیفی این محرک های بصری بتوانیم بهترین راهکارها را انتخاب کنیم چرا که به نظر می رسد ارتقا کمی و کیفی محرک های بصری محیط های آموزشی در پرورش دید بصری دانشجومعلمان به عنوان یک صفت مهم و کاربردی اهمیت بسزایی خواهد داشت. دانشجومعلمان رشته آموزش هنر صفات مانوس خاطره انگیزی، اصالت و سرزندگی را در محرک های بصری فضای پردیس انتخاب نمودند که نشانگر حس تعلق آنان به محیط آموزشی و تعهد آنان به شغل معلمی می باشد.
کلیدواژه ها
واژه‌های کلیدی: ترجیحات محیطی، حس مکان، ساختار ذهنی، محرک بصری
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی